کد مطلب:36512 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:217

انسان عالم تر، قانع تر است











علم باید مركب آدمی باشد نه اینكه به صورت باری بر دوش و دل آدمی درآید و به جای اینكه او را آماده ی خدمتگزاری بیشتر بكند، طلبكارتر نماید. یكی از مشكلات روزگار ما همین است كه تحصیل كرده هایمان معمولا انتظار دارند مرفه تر هم باشند. این نمونه ای از علم سنگین كننده و زمینی و غیر نافع است. شخص عالم به دلیل عالم بودن، حظ و روزی خود را از این دنیا به دست آورده است، لذا باید آسانگیرتر، مشفق تر، با گذشت تر باشد و كمبود و محرومیت در زمینه های دیگر را آسان تر تحمل كند. انسانی كه به دلیل عالم بودن، متوقع تر می شود، معلوم است كه علمش به او نفعی نرسانده است. از امیرالمومنین (ع) روایت بسیار نیكویی نقل شده است كه دقیقا به همین معناست. از ایشان پرسیدند كه چرا اغلب افرادی كه از عقل، نصیب فراوان برده اند روزی و نصیبشان از امكانات رفاهی زندگی كمتر از دیگران است؟ و ایشان پاسخ دادند كه چون عقلشان هم جزء روزیشان است. منظور این نیست كه شخص عالم و تحصیل كرده نباید از حداقل امكانات و ضروریات زندگی برخوردار باشد، منظور این است كه آدمی نباید به دلیل عالم بودن، طلبكارتر باشد. بلكه برعكس باید همواره خود

[صفحه 20]

را بدهكار ببیند زیرا آنكه دارایی بیشتری دارد باید زكات بیشتری هم بپردازد: «ده زكات روی خوب ای خوبرو». چنین كسی نباید جاهلانه حسرت عیش و نوش مشتی فرومایه ی زراندوز و دنیاپرست را ببرد و زندگی را بر خود تلخ كند و قدر این ثروت و سرمایه ی عظیم معنوی را نداند.

علم گاهی آدمی را سنگینتر و به زمین وابسته تر می كند (به تعبیر قرآنی: اثا قلتم الی الارض). چنین علمی زیان آور است و نبودنش بهتر از بودنش است:


ده بود آن، نه دل كه اندر وی
گاو و خر باشد و ضیاع و عقار (...)


علم كز تو تو را بنستاند
جهل از آن علم به بود صدبار


(سنایی)


صفحه 20.